گل نرگس

  • خانه 
  • عجل لولیک الفرج  گل نرگس 
  • تماس  
  • ورود 

بدم المظلوم عجل لولیک الفرج

خمس اموالت رو دادی؟

09 خرداد 1397 توسط صالحي

​???????

?اعتصاب
⚡یک روز آمد و پرسید: «باباجان ! خمس اموالت رو دادی؟!»
❗تعجب کردم ؛ با خودم گفتم: «پسرِ ‌‌‌دوازده _ ‌‌‌سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟!»
❇ با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم ، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم ، ندادم ؛ امسال رو ندادم».
?از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌ های مختلف ، اعتصاب غذا کرد. 
✳وقتی خوب پاپیچش شدم ، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
?شهید مهدی کبیرزاده 

#شادی_روحش_صلوات

?کتــاب دسته یک، ص141

 نظر دهید »

قصص قرآنی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم ۴

08 خرداد 1397 توسط صالحي

​✨#قصص_قرآنی

✨#حضرت_محمد_ص

✨#قسمت_چهارم

?ازدواج حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم

?وقتی امانت و درستی محمد(ص)زبانزد همگان شد ، زن ثروتمندی از مردم مکه بنام خدیجه دختر خویلد که پیش از آن دوبار ازدواج کرده بود و ثروتی زیاد و عفت و تقوایی  بی نظیر داشت ، خواست که محمد(ص)را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به محمد(ص)بدهد . محمد(ص)این پیشنهاد را پذیرفت . خدیجه ” میسره ” غلام خود را همراه محمد(ص)فرستاد .

?وقتی ” میسره ” و ” محمد ” از سفر پر سود شام برگشتند ، میسره گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه داد و از امانت و درستی محمد(ص)حکایتها گفت. 

?خدیجه شیفته امانت و صداقت محمد(ص)شد.چندی بعد خواستار ازدواج با محمد گردید.محمد(ص)نیز این پیشنهاد را قبول کرد.در این موقع خدیجه چهل ساله بود و محمد(ص)بیست و پنج سال داشت.

?خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد(ص)گذاشت و غلامانش رانیز بدو بخشید . محمد(ص)بیدرنگ غلامانش را آزاد کرد و این اولین گام پیامبر در مبارزه با بردگی بود . محمد(ص)می خواست در عمل نشان دهد که می توان ساده و دور از هوسهای زود گذر و بدون غلام و کنیز زندگی کرد .

?خانه خدیجه پیش از ازدواج پناهگاه بینوایان و تهیدستان بود . در موقع ازدواج هم کوچکترین تغییری  – از این لحاظ – در خانه خدیجه بوجود نیامد و همچنان به بینوایان بذل و بخشش می کردند .

?حلیمه دایه حضرت محمد(ص)در سالهای قحطی و بی بارانی به سراغ فرزند رضاعی اش محمد(ص)می آمد . محمد(ص)عبای خود را زیر پای او پهن می کرد و به سخنان او گوش می داد و موقع رفتن آنچه می توانست به مادر رضاعی(دایه)خود کمک می کرد .

?محمد امین بجای اینکه پس از در اختیار گرفتن ثروت خدیجه به وسوسه های  زودگذر دچار شود ، جز در کار خیر و کمک به بینوایان قدمی بر نمی داشت و بیشتر اوقات فراغت را به خارج مکه می رفت و مدتها در دامنه کوهها و میان غار می نشست و در آثار صنع خدا و شگفتیهای جهان خلقت به تفکر می پرداخت و با خدای جهان به راز و نیاز سرگرم می شد.

?سالها بدین منوال گذشت ، خدیجه همسر عزیز و باوفایش نیز می دانست که هر وقت محمد (ص) در خانه نیست ، در ” غار حرا ” بسر می برد.(غار حرا در شمال مکه در بالای کوهی قرار دارد که هم اکنون نیز مشتاقان بدان جا می روند و خاکش را توتیای چشم می کنند.)

 نظر دهید »

قصص قرآنی حضرت محمد صلی الله علیه وآله ۲

07 خرداد 1397 توسط صالحي

​✨#قصص_قرآنی

✨#حضرت_محمد_ص

✨#قسمت_دوم

#تولد و کودکی حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم

?بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود.

?پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر ” محمد ” آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.

?برابر رسم خانواده های  بزرگ مکه ” آمنه ” پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای  به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگی های شهر پرورش یابد .

?” حلیمه ” زن پاک سرشت مهربان به این کودک نازنین که قدمش در آن قبیله مایه خیر و برکت و افزونی  شده بود ، دلبستگی زیادی پیدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمی کرد.

?کسی نمی دانست این کودک یتیم که دایه های دیگر ازگرفتنش پرهیز داشتند ، روزی و روزگاری پیامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پایان روزگار با عظمت و بزرگی  بر زبان میلیونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مایه افتخار جهان و جهانیان خواهد بود . حلیمه ” بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی  رسیده بود به مکه باز گردانید .

?دو سال بعد که ” آمنه ” برای دیدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدینه رفت ، فرزند دلبندش را نیز همراه برد . پس از یک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام ابواء ” جان به جان آفرین تسلیم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو یتیم شد و رنج یتیمی در روح و جان لطیفش دو چندان اثر کرد.

?سپس زنی به نام ام ایمن این کودک یتیم ، این نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد . این خواست خدا بود که این کودک در آغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای  تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در بوته آزمایش قرار گیرد ، تا در آینده ، رنج های انسانیت را به واقع لمس کند و حال محرومان را نیک دریابد .

?از آن زمان در دامان پدر بزرگش ” عبد المطلب ” پرورش یافت . عبد المطلب ” نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پیشانی  تابناکش ظاهر بود ، مهربانی  عمیقی نشان می داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، ” محمد ” از سرپرستی  پدر بزرگ نیز محروم شد . نگرانی ” عبد المطلب ” در واپسین دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزیزش محمد بود . به ناچار ” محمد ” در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش ( ابو طالب ) رفت و تحت سرپرستی عمویش قرار گرفت . ” ابوطالب ” پدر ” علی ” بود .

?ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف و مهربانی  ، از برادرزاده عزیزش پرستاری و حمایت کرد . حتی در سخت ترین و ناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی  محمد ” دست در دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادر زاده اش سپر بلا کرد و از هیچ چیز نهراسید و ملامت ملامتگران را ناشنیده گرفت.

 نظر دهید »

قصص قرآنی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم ۱

06 خرداد 1397 توسط صالحي

​✨#قصص_قرآنی

✨#حضرت_محمد_ص

✨#قسمت_اول

#مختصری درباره حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم

?پيامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله و سلم برترين پيامبران و رسولان، و خاتم آن‏ها است و پس از او پيامبرى نخواهد آمد، سلسله نسب آن حضرت با سى واسطه به ابراهيم خليل عليه‏ السلام مى ‏رسد.  

 ?نام مبارك پيامبر اسلام، حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم است. اين نام چهار بار در قرآن آمده، و نام ديگر آن حضرت احمد صلى الله عليه و آله و سلم است كه يك بار در قرآن ذكر شده است. ولى القاب آن حضرت به عنوان نبى و رسول، بشير، نذير، خاتم النبيين، ده‏ها بار در قرآن خاطر نشان شده است.  

?مراحل زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در چهار بخش زير خلاصه مى‏ گردد:  

 1⃣ پيامبر قبل از تولد، در كتاب‏هاى آسمانى و سخنان پيامبران گذشته در شأن او.  

 2⃣ پيامبر اسلام بعد از تولد و قبل از نبوت (40 سال).  

 3⃣ پيامبر اسلام بعد از نبوت در مكه (13 سال).  

 4⃣ پيامبر اسلام بعد از هجرت در مدينه (10 سال).  

 ?آن حضرت داراى همسران متعدد بود، اولين و برترين آن‏ها حضرت خديجه عليه االسلام بود كه بنابر مشهور از او داراى شش فرزند گرديد، فرزندان پيامبر همه در عصر خودش از دنيا رفتند، جز حضرت زهرا عليه االسلام كه يگانه يادگار پيامبر بود، و هنگام رحلت پيامبر هيجده سال داشت.پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم 63 سال عمر كرد، در سال آخر عمر در روز 18 ذيحجه، حضرت على عليه‏ السلام را در صحراى غدير در برابر بيش از صد هزار نفر مسلمان به عنوان خليفه و امام بعد از خود نصب كرد، و در موارد بسيار ديگر، خلافت و وصايت على عليه ‏السلام را تصريح نمود.  

 ?قرآن آخرين كتاب آسمانى معجزه جاويدان پيامبر اسلام و نشانه عظمت مقام آن حضرت است. خداوند در قرآن با صراحت مى ‏فرمايد:  

 ?لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة?ٌ  

 ✨قطعاً رسول خدا، پيامبر اسلام، اسوه و الگوى شايسته ‏اى براى شما است.(سوره احزاب/آیه21)✨ 

 نظر دهید »

قصص قرآنی ۱۴

06 خرداد 1397 توسط صالحي

​✨#قصص_قرآنی

✨#حضرت_آدم_عليه_السلام  

✨#قسمت_چهاردهم

پايان عمر آدم عليه ‏السلام و جانشين شدن شيث‏

?حضرت آدم عليه ‏السلام در بستر رحلت قرار گرفت و در حالى كه بانش به يكتايى خدا و شكر و سپاس از الطاف الهى اشتغال داشت، از دنيا چشم پوشيد. 

?جبرئيل همراه هفتاد هزار فرشته براى نماز بر جنازه آدم عليه‏ السلام حاضر شد و همراه خود كفن و حنوط و بيل بهشتى آورد. 

?شيث عليه‏ السلام جسد حضرت آدم عليه ‏السلام را غسل داد و كفن كرد، و به او نماز خواند، جبرئيل و فرشتگان هم به او اقتدا كردند.(اقتباس از تاريخ انبياء،ص 124 و 125) 

?فرشتگان بسيارى براى عرض تسليت نزد شيث عليه ‏السلام آمدند، در پيشاپيش آن‏ها جبرئيل به شيث عليه‏ السلام تسليت گفت و شيث به دستور جبرئيل، در نماز بر جنازه پدرش، سى بار تكبير گفت. 

?از آن پس، شيث عليه‏ السلام به جاى پدر نشست، و آيين پدرش آدم عليه‏ السلام را به مردم مى‏ آموخت و آن‏ها را به دين خدا فرا مى ‏خواند، و به آن‏ها بشارت مى ‏داد كه: پس از مدتى خداوند از ذريه من پيامبرى را به نام نوح عليه ‏السلام مبعوث مى ‏كند. او قوم خود را به سوى خدا دعوت مى ‏نمايد، قومش او را تكذيب مى‏ كنند و خداوند آن‏ها را با غرق كردن در آب به هلاكت مى ‏رساند. 

?بين آدم تا نوح، ده يا هشت پدر به ترتيب ذيل، واسطه وجود داشته است. 

1- شيث 2 - ريسان (انوش) 3 - قينان 4 - احليت 5 - غنميشا 6 - ادريس كه نام ديگرش، اخنوخ و هرمس است 7- برد 8 - اخنوخ 9 - متوشلخ 10 - لمك كه نام ديگرش از فخشد است.(بحار، ج 11،ص 228 و 229) 

?جنازه حضرت آدم عليه‏ السلام را در سرزمين مكه دفن كردند و پس از گذشت 1500 سال، حضرت نوح عليه ‏السلام هنگام طوفان، جنازه آدم عليه ‏السلام را از غار كوه ابوقبيس (كنار كعبه) بيرون آورد و به همراه خود با كشتى به سرزمين نجف اشرف برد و در آن جا به خاك سپرد.(تاريخ انبياء،ص 125) 

?هم اكنون قبر آدم عليه ‏السلام و قبر نوح عليه‏ السلام در كنار حرم مطهر اميرمؤمنان على عليه‏ السلام در نجف اشرف قرار دارند. 
?پايان داستان‏ زندگى حضرت آدم عليه السلام

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 100
  • 101
  • 102
  • ...
  • 103
  • ...
  • 104
  • 105
  • 106
  • ...
  • 107
  • ...
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 145
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

گل نرگس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاقی
  • سیاسی
  • اعتقادی
  • تربیتی
  • بهار جانها
  • فطرت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس