به او اعتماد کن
17 بهمن 1396 توسط صالحي
مردي از خدا دو چيز خواست… يک گل و يک پروانه…
اما چيزي که به دست آورد يک کاکتوس و يک کرم بود.
غمگين شد. با خود انديشيد شايد خداوند من را دوست ندارد و به من توجهي ندارد.
چند روز گذشت.
از آن کاکتوس پر از خار گلي زيبا روييده شدو آن کرم تبديل به پروانه اي زيباشد.
اگر چيزي از خدا خواستيد و چيز ديگري دريافت کرديد به او اعتماد کنيد.
خارهاي امروز گلهاي فردايند.
#قضاوت
#ظاهربین
#باطن_عمل
#مهربان